سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خود رأی، در خطا و اشتباه فرو می افتد . [امام علی علیه السلام]
خانه | مدیریت | ایمیل من | شناسنامه| پارسی یار
دنیای کوچک من
  • کل بازدیدها: 11384 بازدید

  • بازدید امروز: 57 بازدید

  • بازدید دیروز: 1 بازدید
  • فرار کردم ... گریختم
    حمزه سواعدی ( 88/4/14 ساعت 6:7 ع )

     

    من عاشقم به آنچه که از دستم رفت و دیگر هرگز بدست نخواهمش آورد ............. به آنچه نابود شد ، به آنچه که از هم گسست ، به آنچه که حتی از دورترین نقطه فکرم گریخت ... عاشقم و راضی ...... چرا مگه مریضم ؟ بیماری مازوخیسم دارم ؟ خود آزارم ؟ نمی دانم شاید باشم ......

     

    -         اگر یه روز بعد از هزار سال ببینمت چه میشه ؟ اگه .....

    -         تو اولی بودی و تا بینهایت اولی می مونی

    .

    .

    .

    -         یادت میاد پارسال چه گفتی ؟

    -         نه ... چی گفتم ؟

    -         گفتی که : تو اولی بودی و تا بینهایت اولی می مونی

    -         من گفتم ؟

    -         نگفتی ؟

    -         شاید هم گفته باشم ....... یادم نیست

    -         میدونی میگن ممکنه خائن عاشق بشه ولی عاشق هیچوقت خائن نمیشه .....

    -         اما تو رفتی .......

    -         درسته که رفتم اما تو که خوب میدونی چرا رفتم

    -         مهم اینه که رفتی .........

    -         مهم اینه که تو در این باره چه فکر کنی .... مهم اینه که تو کی باشی

    -   من مجنونم به تو که بیش از همه زجرم دادی و بیشتر از همه دوستم داشتی ، ولی فراموشم کردی و گریختی ، از من گسستی و از من بریدی ، من شاهدم بر آن چه که در نیمه های شب خاموش و آرام به نام اشک گرم و لرزان بر گونه ام سرازیر شد ...

     

     

    من دورم از او و از خوشی ها و شادی ها ، سعادتها و نیک بختیها ، از آن چه شور و شعف می آفریند و دلها را به زندگی امیدوار می سازد ، از آن چه برق اشک شادی ها را در چشمها منعکس می کند ، من خموشم به زیر نگاه های یاس آلود دیگران در مقابل ستمهای روزگار ...... در برابر یاد آوری محبت ها و غم های او در پیش خاطرات شیرین گذشته ...

     

    من عاشقم به آنچه که از دستم رفت و دیگر هرگز بدست نخواهمش آورد ............. به آنچه نابود شد ، به آنچه که از هم گسست ، به آنچه که حتی از دورترین نقطه فکرم گریخت ... عاشقم و راضی ...... چرا مگه مریضم ؟ بیماری مازوخیسم دارم ؟ خود آزارم ؟ نمی دانم شاید باشم ......

    حمزه سواعدی

    بیستم اردیبهشت 1388

     



  • نظرات دیگران ( )

    =============================================================

  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    من که تسبیح نبودم ....
    مهم این است که آدم باشیم ....
    بعد از سالها
    خادم کلیسا
    اصل موضوع را فراموش نکن
    فرار کردم ... گریختم
    او عشق را می فهمید ...
    بچه ماهی صوبور
    پائیز ، بهار عاشقهاست
    پائیز ، بهار عاشقهاست
    با دستان کوچک خود
    انتخابات دهم ریاست جمهوری ایران
    اشک
    سئوال
    زلف در دست صبا
    [همه عناوین(27)]

    =============================================================